تولد سه سالگی باران
دخترم باران عزیزم
سه سال با همه روزهای شیرین و زیبایش گذشت و روز به روز بزرگ و بزرگتر شدی
آنقدر از بودنت لذت می بریم که هر روز را برای بودنت در زندگیمان شکر گذاریم...
تو برایمان بهترینی بهترینی بهترین
امیدوارم همواره سلامت شاد باشی و در کمال آرامش و زیر سایه همه بزرگترها بخصوص مادربزرگ عزیزت "عزیز جون" بزرگ بزرگتر شوی..
عاشقانه دوستت داریم............. مامان و بابا
امسال برای باران جون سه تا تولد گرفته شد... و همگی زودتر از تاریخ تولدت ، چون امسال تولدت مصادف شد با اول محرم ....
خاله جونی ها و عمه جونی ها و عزیز جون حسابی سنگ تموم گذاشتن و مامان انسی هم برای دختر دسته گلش هرکاری تونست کرد ولی افسوس که باران جونی چند روز قبل از تولدش سرما خورد و برای آخرین تولدش ی کم کسل شد...
جدیداً عاشق رقصیدن شدی و آهنگ غیر معمولی چاوشی ، مدام قر میدی و عشوه میایی...
و آهنگ حفظ شده رو بلند بلند می خونی.. دوستت دارم هوار تا...